menusearch
heyatehemaseyehosseini.ir

برخورد صحنه ها : کراوات در برابر چارقد

جستجو
۱۴۰۲/۱۱/۲۲ یکشنبه
(0)
(0)
برخورد صحنه ها : کراوات در برابر چارقد
برخورد صحنه ها : کراوات در برابر چارقد

در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در جریان مراسم بزرگداشت پرویز شیخ طادی کارگردان پیشکسوت سینما به هنگامی که ایشان پشت تریبون رفت اتفاقی در حضور شخص وزیر فرهنگ، رئیس سازمان سینمایی و دبیر جشنواره افتاد که حکایت از کم کاری مسیولان و فعالان فرهنگی معتقد به انقلاب اسلامی دارد.خبر فرهنگی برخورد صحنه ها با روایت یک استند آپ کمدی موسوم به چارقد پاسخی به سخنان این هنرمند است.

 

توانمندی زبان هنر برای گفتگو و پاسخگویی

گروه فرهنگ و هنر حماسه فارغ از هرگونه بازخورد مسئولان فرهنگی کشور و واکنش سایر هنرمندان برای اثبات توانمندی زبان هنر در مواجهه فرهنگی با سخنان جناب طادی متنی از یک استند آپ کمدی را منتشر می کند و امیدوار است هنرمندان معتقد این مرز و بوم تلاشی برای ایفای این استندآپ کمدی در جای جای میهن به خرج دهند و از همین جا هم اعلام می کنیم که این اثر هنری به جهت نشر و گسترش مفاهیم انقلاب اسلامی هیچ حق نشری جز صلوات بر محمد و آل محمد (ص) ندارد.

 

 

استند آپ کمدی چارقد

پرده کنار رفت. یه کمدین برای اجرا با شلواری یک لنگه قرمز و لنگه دیگر آبی روی صحنه آمد!؟...

همین وضع پوشش و نوع راه رفتنش اولین خنده ها را از حضار گرفت...

 

با همین شلوار شروع کرد:

این شلوار پوشیدم که بگم پرسپولیسی ام...( کف و جیغ و سوت برخی حضار)...

البته نصفش آبیته ... استقلالی ام

(باز هم کف و جیغ و سوت بخش دیگری از سالن)...

نشستم فکر کردم واسه رای گرفتن ازتون هیچی بهتر از این دو قطبی نیست (هههه)

 

(کمدین با دستاش و میمیک صورتش به خوبی بازی میکرد و زبان بدنش با تک تک کلماتی که ادا میکرد جور بود و طنازانه)

 

اما موضوم این نیس!!؟

 

دست کرد تو جیب سمت چپ شلوارش یه کراوات در آورد : " اینه!؟"

 

قبلش بگم: من یه نن جون دارم که خیلی دوسش دارم . از اینکه من کمدین ام خیلی شاکیه میگه دلقک بودنم شد شغل! .... برو یه شغل آبرومند پیدا کن پسر... یه کاری بکن عاقبت بخیر بشی نه نه!

 

چند وقت پیش داشتیم با هم تلویزیون می دیدیم تو جشنواره فیلم از یه کارگردان معروف داشتن تقدیر میکردن... این کراوات از اونجا شد سوژه من!؟

 

ایشون گفت و گفت ... تا نه نه ام با آه جانسوزی که کشید پاشد و گفت : " از شما جماعت آدم در نمیاد"

یه جرقه ای به ذهنم زد و یه رعشه ای به بدنم (حرکت رعشه وار زیبا و خنده حضار)...

همین شلوارم پا کردم این استندآپ که میخام اجرا کنم جلو نن جونم تمرین کردم.

 

کمدین کراوات آورد بالا و گفت: " لطفا این خسارتو تموم کنید"...شروع کرد به بستن کراوات و گفتن از بریدن کراوات و ویدیو و ماهواره و غیره و ذلک تا رسید به ...

 

دست کرد تو جیب سمت راست شلوارشو و یه "چارقد سفید" درآورد و گرفت بالا و با تمام وجود فریاد زد: "لطفا این خسارت.....و هم "

 

حرفش تموم نشده بود خشکش زد زل زده به بود به چارقد که اشک دور چشماش حلقه زد، آوردش پایین و یه بوسه به چارقد زد...

 

دوباره همون رعشه اومد سراغ کمدین...

 

چارقد گذاشت تو جیبش یه ماسک درآورد گفت وقتی کرونا اومد فاصله ها شد یک و نیم متر ... دور شدیم از هم بخاطر سلامتی هم ... ماسک زدیم این یا این یکی هیچ فرقی نمیکرد ... مهم سلامتی خودمون و عزیزانمون بود ... چارقد دوباره برد بالا دو دست بازش کرد و گفت حالا چی شده این شده خسارت!!؟؟؟ سلامتی روح و روانمون کم ارزش تر از سلامت جسممونه!؟؟

 

این چارقد رو سر نن جونمه وقتی سر نماز دعام می کنه این چارقد و روسری ها حتی اونی که تا فرق سر تو یا تو رفته دختر خانم خیلی کارا میکنه فقط به شرط اینکه چشم دلمون باز بکنیم و ببینیم

 

حضار شروع کردن به ایستادن و کف زدن... داورا چراغ سبز دادن...

کمدین با دستاش و ایما و اشاره به حضار گفت: سکوت لطفا... به یکباره همهمه سالن جایش را به خاموشی مرگبار سکوت داد.

 

کمدین سردی سکوت سالن شکوند و گفت: «این همه تشویق این چراغای سبز واسم خیلی مهمه اما دست زدن نن جونم بعد اون تمرینم و اینکه گفت :

 

"شیرم حلالت پسرم ...تا خدا خدایی میکنه و دعای مادر گره گشایی... دعای من پشت و پناهت عزیزم"

 

 

 

واسم مهم تره !

 

حضار بی وقفه و بلندتر کمدین تشویق کردن...

 چارقد و روسری
چارقد و روسری
 نقد ماجرای انقلاب و رویکردهای آن
نقد ماجرای انقلاب و رویکردهای آن
جعبه جادوی فرهنگی
جعبه جادوی فرهنگی
کراوات
کراوات
 شلوار قرمز و آبی کمدین چارقد
شلوار قرمز و آبی کمدین چارقد
 پرده استند آپ کمدی چارقد
پرده استند آپ کمدی چارقد
استند آپ کمدی کارگردان تقدیر شده روی صحنه فجر 42
استند آپ کمدی کارگردان تقدیر شده روی صحنه فجر 42